داستان کتاب از یک پارک شروع می شود که یک سردبیر و یک شاعر
در مورد سرودن شعری بحث می کنند که شخصی خارجی به نام ولند
(ابلیس) وارد بحث آن ها می شود و از الحاد آن ها تعجب می کند
و با آن ها بحث می کند و شیوه ی مرگ سردبیر را به او می گوید که
به واقعیت منجر می شود.