هیچ دردی شبیه عشق نیست
کد شناسه :60336
هیچ دردی شبیه عشق نیست

وقتی رن می‌فهمد که نامزدش به زن دیگری دل بسته، احساس می‌کند قلبش هرگز التیام نخواهد یافت.

آن سوی دنیا، اندرس چهار سال پیش همسرش را از دست داده و هنوز با جای خالی او کنار نیامده است.

رن امیدوار است که گذراندن تابستان در ایندیانا، پیش پدرش و خانوادۀ او در مزرعه‌شان، کمک‌حالش باشد. همان‌جاست که میان مزارع ذرت و کرم‌های شب‌تاب، او و اندرس راهشان به هم می‌افتد زندگی‌شان دوباره زیرورو می‌شود.

اما رن نمی‌داند که اندرس رازی در سینه دارد و اگر احساسش به رن را آشکار کند، عواقبی هولناک در انتظار همه خواهد بود.

درد رفتن برای رن فراتر از تصور است؛ اما با دانستن حقیقت، چطور می‌تواند بماند؟

 

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر